۱۳۹۱ اردیبهشت ۴, دوشنبه

بی عنوان

.
براى گروس عبدالملكيان

تو افكارم را خوانده بودي
يا من اشعارت را
هرچه هست
باشد
فكر مي كنم
آن روز كه گذاشتي "خدا دوباره دست هايش را بشويد"
من و تو
ما
خاك
يك گلدان بوديم

لندن

بيست و سوم آوريل دوهزار و دوازده

.

هیچ نظری موجود نیست: