چراغ ها را خاموش مي كنم
و در روشن ترين گوشه اتاق
دور از چارچوب ها
جلوي چشمان زنم
با چند سوسك ماده عشق بازي مي كنم
پيش از آنكه
در رستوران چيني
به سيخ سرآشپز كشيده شويم
دمدماي صبح اول نوامبر دوازده
لندن
۱۳۹۱ آبان ۱۰, چهارشنبه
۱۳۹۱ مهر ۳۰, یکشنبه
۱۳۹۱ مهر ۲۴, دوشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)