در مرکب سرخ
نوایی عاشقانه در گوشم جاری
و تصویر و تردیدی توأمان
در خاطر
قدر دل را زمانی بهتر میفهمم
که میلرزد سرخ
از سرخی احساسی سبز
و میغلتاند شاید
اشکی بر گونه ای
شاید
و چشم را، شاید، که غلتاند بر گونه ای
اشکی سرخ
از سرخی احساسی سبز
آن زمان که
در مرکبی سرخ
نوایی عاشقانه در گوشت جاریست
و تصویر و تردیدی توأمان
در خاطر
لندن 14.03.2009