چشم كه كور باشد نمي بيند
دل هم كور ميشود گاهي
ولي
اينبار
تقصير تو نيست كه نمي بيني
من وصله ي ناجورم
جاي من اينجا نيست
بماند كه
اين خاك هم گاهي
گند مي زند به كار
عقيم است
تقصير هيچكداممان نيست
جا، جا نيست
خاك خاك نيست
آدم هم كه از اول آدم نبود
اشتباه شد
مونگل بوديم همه
ناقص الخلقه اي كه هيچ كاربردي نداشت
عقلش داد
تا خودش كارايي بسازد
خودش هم كه احمق بود
گل كاشت
تقصير من و تو نيست
آدم، آدم نبودتقصير من و تو نيست
۴ ژانویه ٢٠١١
لندن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر